آغاز سال نو با تنش و تشویش
البته چون من مصداق بارز حسنی به مکتب نمیرفت و بازم مدرسهم دیر شد هستم روز دوم مدرسه که از قضا تعطیل است آمدم برای آغاز سال نو حکمتی برای معلم در کنم. معلم کسیه که چیزی رو میدونه و میخواد اونو به دیگران یاد بده. حالا قلیلی از انسانها دلی و بقیه برای گذران زندگی که عیبی هم نداره. اما همین معلم باید همزمان جوینده و به دنبال یادگیری باشه. یاد گرفتن از اون بچهی شش یا هفت یا هیجده سالهای که روبروت نشسته. یاد گرفتن از هر آنچه که در این هستی دیده و شنیده و چشیده و لمس شدنی است. یاد گرفتن از خود زندگی نه از کتابها و اصول تربیتی و غیره و ذلک. در جایی که درهای ورودی یادگیریتو ببندی و فقط بخواهی یاد بدی، تبدیل میشی به مرداب و خیلی زود توجه شاگرد تیزبین و حساست رو از دست میدی. و بعد وای به حالت اگر بخواهی با کتک و خشونت اون توجه رو بخری. در جهل مرکبی.