فال من روی پیاده‏رو

قبلا روی این پیاده رو پادرد می‏گرفتم. اسم موزاییک‏هاش را گذاشته بودم موزاییک "خاردار" . وقتی اینجا راه می‏رفتم سعی میکردم پام را اصلا رویشان نگذارم

بعضی وقت‏ها بعضی آدم‏ها برداشتت را از چیزهای ساده‏ی زندگی عوض می‏کنند. گاهی با یک جمله، یک کلمه، یک حرف...
حالا من می‏خواهم بروم خط بریل یاد بگیرم و هر روز صبح فالی را که پیاده رو برام می‏گیرد بخوانم.
.

نظرات

  1. حدس می زدم تو امروز بنویسی مریم

    پاسخ دادنحذف
  2. دقيقا ً بر عكس شما
    من هميشه از روي اين موزاييك ها رد مي شوم
    راه رفتن بر روي اين موزاييك ها حس خوبي به من منتقل مي كند
    گويي هر قدم تلنگري مي شود تا قدر چشمانت را بيشتر بدان
    كف كفشان من نرم است و قلقلك ملايمي را از پس هر قدم احساس مي كنم
    سختي كفش ما سبب چنين چيزي شده

    پاسخ دادنحذف
  3. موزاییک ها هم فال می گیرند
    نگاهشان کن خودشان فالت را می گیرند
    شاید هم حرفی در تمام شکستگیشان برای گفتن داشته باشند

    پاسخ دادنحذف
  4. کافیه به میزان مثبت با منفی بودن تفکرت تو اون روز فکر کنی فالت اونه

    پاسخ دادنحذف
  5. داري شاعر مي شي ها! مراقب باش آبجي. فال و فالگيري رو بذار كنار. برو پي داستان نويسي.

    پاسخ دادنحذف
  6. سلام
    شرمنده دیر جوابتو دادم منبع: کتاب خسی در میقات آل احمد

    پاسخ دادنحذف
  7. شرط میبندم موزاییک های پیاده روی خیابون انقلاب رو میگی

    پاسخ دادنحذف
  8. برويم خط بريل ياد بگيريم كه بتونيم صب تا صب فال پياده رو بگيريم.
    اينا از كجا به ذهنت ميرسه؟؟؟

    پاسخ دادنحذف
  9. ترانه اي براي محاکمه
    هر چند نيمه تمام
    دکلمه اي هم هست
    نان بياوريد
    قسمت کنيم


    آيات زميني

    پاسخ دادنحذف
  10. همیشه یک فال در می آید:
    نرو نرو نرو ...

    پاسخ دادنحذف
  11. نمي دانم سنگ فرش هاي كجا را مي گويي. اما من هر وقت در خيابان ولي عصر قدم مي زنم همين احساس به من دست مي ده !

    پاسخ دادنحذف

ارسال یک نظر

پست‌های معروف از این وبلاگ

پروین

سیمای زنی در دوردست

آنا