از صبح تا شب سر و کله زدن با یه مشت جونور دوپا، از شب تا صبح سر و کله زدن با یه مشت جونور شش پا و چارپا! آخر ماه به کون دادن بیفتی سر اجاره خونه و کوفت، آخر ترم سر درس و امتحان. آخر سال سر آلاخون والاخونی.
بعد توقعای آدما، چرا موهات کجه، چرا موهاتو صاف کردی، چرا کوتاه کردی، چرا سفید شده، چرا آرایش نمیکنی، چرا ابروت دراومده، چرا مانتوت کوتاهه، چرا هیکلت چاق شده، چرا قوز درآوذدی، چرا سینههات افتاده، چرا سیگار میکشی، چرا گوشکو قلمبهس
قشنگ من یه بسته هستم واسه آدما، که یه سری گزینههایی رو میتونم داشته باشم یا نه. رو جعبهم، یعنی رو ظاهری ترین و بیرونیترین جنبهم نیگا میکنن گزینهها کدوم تیک داره، کدوم نداره. بعد مناسباتشون رو بر اون اساس باهام تشکیل میدن.
امروز یه زوجی رو دیدم، آقائه به خانومه یه کادو داد. گلکسی سامسونگ بود. خانومه روش نگا کرد گفت: حالا مرسی خریدی ولی من سامسونگ خوشم نمیاد. تو دلم میگفتم احمق گلکسیه. بعد فک میکردم اینجوری بهتره یا اون جوری که آدما با من رفتار میکنن؟ الان یارو میره دم مغازه گلکسی رو میده یه چیزی که دوس داره میخره. اما من انگاری یه چیزی هستم مث غده چسبیده به آدمای اطرافم، بدشون نمیاد بکننم، اما کندنم سخته. جراحی داره، نمیخوان خودشونو الکی بدن زیر چاقوی دکترا. در نتیجه از روشای دیگه استفاده میکنن! پماد میزنن، قرص میخورن، صبوری میکنن، تا خوب شه. مناسبات آدما با من شبیه دومیه است. شبیه غدهای که جدا نمیشه!
بعد توقعای آدما، چرا موهات کجه، چرا موهاتو صاف کردی، چرا کوتاه کردی، چرا سفید شده، چرا آرایش نمیکنی، چرا ابروت دراومده، چرا مانتوت کوتاهه، چرا هیکلت چاق شده، چرا قوز درآوذدی، چرا سینههات افتاده، چرا سیگار میکشی، چرا گوشکو قلمبهس
قشنگ من یه بسته هستم واسه آدما، که یه سری گزینههایی رو میتونم داشته باشم یا نه. رو جعبهم، یعنی رو ظاهری ترین و بیرونیترین جنبهم نیگا میکنن گزینهها کدوم تیک داره، کدوم نداره. بعد مناسباتشون رو بر اون اساس باهام تشکیل میدن.
امروز یه زوجی رو دیدم، آقائه به خانومه یه کادو داد. گلکسی سامسونگ بود. خانومه روش نگا کرد گفت: حالا مرسی خریدی ولی من سامسونگ خوشم نمیاد. تو دلم میگفتم احمق گلکسیه. بعد فک میکردم اینجوری بهتره یا اون جوری که آدما با من رفتار میکنن؟ الان یارو میره دم مغازه گلکسی رو میده یه چیزی که دوس داره میخره. اما من انگاری یه چیزی هستم مث غده چسبیده به آدمای اطرافم، بدشون نمیاد بکننم، اما کندنم سخته. جراحی داره، نمیخوان خودشونو الکی بدن زیر چاقوی دکترا. در نتیجه از روشای دیگه استفاده میکنن! پماد میزنن، قرص میخورن، صبوری میکنن، تا خوب شه. مناسبات آدما با من شبیه دومیه است. شبیه غدهای که جدا نمیشه!
نظرات
ارسال یک نظر