چرا علینژاد صدای سرکوب شدهی من نیست؟
برای پاسخ به این سوال اول نیاز دارم که دو موقعیت واقعی را تصویر کنم . موقعیت اول میدان انقلاب. مردی کریه منظر، با دو متر قد و هیکلی چون دیو چراغ جادو، در لباس پلیس، ناگهان و بی آنکه احضارش کرده باشند، پیش روی زنی بدحجاب ظاهر میشود. زن را صدا میکند. زن نشنیده میگیرد و عبور میکند. مرد راه زن را سد میکند و او را متوقف میکند. از او میخواهد به سمت ونی که با کمی فاصله در حال جمع کردن زنان بدحجاب است برود. زن نمیپذیرد. مرد سر زن فریاد میزند. زن فریاد او را با فریاد جواب میدهد. توجه عابران جلب میشود. کسانی شروع به فیلم گرفتن میکنند. پلیس سعی میکند آنها را متفرق کند. زن بدحجاب سعی میکند از غفلت پلیس استفاده کند و فرار کند. یکی دو پلیس دیگر به کمک پلیس مرد میآیند و زن بدحجاب را میگیرند. پلیسهای زن سعی میکنند او را هدایت کنند به سمت ون. زن تا جایی که میتواند جیغ و داد میکند و کولی بازی درمیآورد. دو پلیس زن با او درگیر میشوند و مردان پلیس هم دخالت میکنند. بدن زن حتما در درگیری آسیب میبیند. او حتی یک لحظه جیغ و فریادش را متوقف نمیکند. تلاش میکنند او را به زور ببرند....