ما و این شرایط و پریودی
می تونم ساعت ها بشینم و خاطراتی از هفت هشت سال گذشته بکشم بیرون و گریه کنم و تعریف کنم. آره هفت هشت سال گذشته. چه تخمی. می تونم بشینم و فکت بیارم از این ور و اون ور که آقا نامجو توی این آهنگ پریود ریده. که آقا اگه داری فکر می کنی با کلمه "پریود" داری یه تبوی سنتی مربوط به فرهنگ ایران رو میشکنی، داری همراهش یه قطار از تبوهای مدرن رو تو این فرهنگ تخمی می سازی! اما نه حوصله دارم نه کمترین حدسی می زنم که کمترین خریداری داشته باشه حرفم. اما یه سوال هست که بیخ گلوم نشسته. باید باهاتون مطرحش کنم: اینجا استاد می فرمایند: "تو هم که توی این شرایطم پریودی" اونم نه یک بار نه دوبار! و تازه با چه لحنی، با چه آتش اندرونی! با چه دردی. با چه صدای پرسوز و چه لحن تبناکی. مقدمهی سوالم اینه: کدوم شرایط؟ آیا منظور استاد از "این شرایط" همون "وضعیت موجود" خودمونه؟ با توجه به بقیه ترانه که البته نامجو کاری بهش نداره و شاهین نجفی می خونه به نظر می رسه همین طور باشه. مقدمه دوم سوالم اینه: چه چیزی باعث میشه که تو این جمله رو با این چنین سوز و آتشی بخونی...